اگر از نظام حمایت نمی کنید آن را تضعیف نکنید| نفوذ و سکولاریسم؛تهدیدات حوزه
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری رسا، امروز در حالی انقلاب اسلامی وارد چهل سالگی خود شده است که دشمنان ایران و انقلاب اسلامی از داخل و خارج دست در دست یکدیگر کمر به تضعیف و نابودی این درخت تنومند بسته اند و از هیچ راهی برای ضربه زدن به انقلاب و دستاوردهای آن فروگذار نمی کنند.
اما باید گفت انقلاب اسلامی با وجود همه این توطئه ها پرقدرت تر و امیدوارتر به راه خود ادامه داده و نه تنها دشمنان را ناامید کرده بلکه وادادگان سیاسی و عناصر معلوم الحال داخلی را نیز از کرده های خود پشیمان کرده است.
امروز انقلاب اسلامی نه تنها کشور را به خوبی مدیریت می کند بلکه کشورهای منطقه و جهان نیز از تجربیات و پایداری انقلاب در حال الگوبرداری هستند و انقلاب اسلامی به فرموده امام راحل به جهان صادر شده است.
چیزی که امروز بیش از هر زمانی باید مورد توجه جوانان و نخبگان ایران اسلامی قرار گیرد ادامه این مسیر پرشکوه و پرافتخار است از این رو با از رهنمودهای رهبر معظم انقلاب اسلامی تبعیت کرده و گام دوم انقلاب اسلامی را با الگوگیری از شهدای انقلاب و بزرگان با صلابت تر از گذشته بردارند و این انقلاب را که به حق یاور و امید مظلومان و مستضعفان جهان است به صاحب اصلی آن بسپارند.
با توجه به سنگین تر شدن وظایف افراد جامعه به ویژه روحانیون و طلاب در پیشبرد اهداف نظام اسلامی در دهه پنجم انقلاب، گروه سیاسی خبرگزاری رسا، برای تبیین وظایف حوزویان به ویژه نسل جوان حوزه های علمیه در آغاز چهل سال دوم انقلاب اسلامی و گام دوم انقلاب پای سخنان آیت الله نجم الدین طبسی فرزند مرحوم آیت الله شیخ محمدرضا طبسی، عضو جامعه مدرسین و استاد درس خارج حوزه علمیه قم که از ابتدای شکل گیری جریان انقلاب در متن امور انقلابی قرار داشته، نشسته است.
او که هم اکنون در سن 63 سالگی به سر می برد، رییس مؤسسه ولاء صدیقه کبری بوده و در حوزه علمیه قم مشغول تدریس در سطوح خارج است؛ همچنین برگزاری جلسات اخلاق، مهدویت و تبیین سیره اهل بیت(ع) از دیگر فعالیت های وی محسوب می شود.
به اعتقاد این عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم مهم ترین وظیفه روحانیت حفظ نظام اسلامی است و حوزویان باید نسبت به مسأله «نفوذ» و پدیده «سکولاریسم» احساس خطر کنند.
آیت الله طبسی خطاب به برخی جریانات درون حوزه می گوید «لااقل اگر از نظام حمایت نمی کنید، آن را تضعیف نکنید و علیه آن فضاسازی نکنید».
متن کامل این گفت وگو تقدیم خوانندگان محترم می شود:
رسا ـ برای مقدمه اگر خاطره ای از روزگار ابتدای انقلاب خاطرتان هست، بفرمایید.
بسم الله الرحمن الرحیم
تقارن ایام الله دهه فجر و سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی با ایام فاطمیه را به فال نیک می گیرم، زیرا همانگونه که اهداف و خط و مشی حضرت صدیقه طاهره(س) زنده است، انقلاب اسلامی هم که از همین مبانی نشأت گرفته زنده و پویا است و بدون شک پرچم اسلام را به صاحب اصلی اش امام زمان(عج) تحویل خواهد داد.
اجازه می خواهم در زمینه ارتباط بیت آیت الله طبسی با حضرت امام خمینی(ره) توضیحی ارائه دهم؛ مرحوم والد ما قبل از اینکه به نجف اشرف هجرت کنند از شاگردان مرحوم آیت الله حائری بزرگ بوده و با امام راحل ارتباط تنگاتنگ داشتند. یعنی جدای از اینکه با یکدیگر رفیق بودند، هم بحث و هم درس یکدیگر هم بودند؛ مرحوم والد ما هفتاد سال قبل کتاب منظومه را با حضرت امام بحث می کردند.
روزی در رابطه با اخلاقیات امام خمینی(ره) از مرحوم والد پرسیدم، ایشان فرمودند: «آقا روح الله از همان ابتدا سنگین، متین و کم حرف بود». هنگامی که حضرت امام(ره) به نجف اشرف تبعید شدند، بنده در نجف بودم و یادم هست که مرحوم والد ما تا فاصله 40 کیلومتری این شهر مقدس یعنی منطقه حیدریه به استقبال ایشان رفتند؛ مراجع تقلید نجف برای استقبال امام خمینی(ره) هیأت هایی را به نمایندگی ارسال کردند، اما مرحوم والد شخصاً برای استقبال به 40 کیلومتری نجف رفتند و این کارشان سبب شد تا امام خمینی(ره) نیز از ایشان تقدیر و تشکرهای بسیاری کنند.
امام خمینی(ره) در منزل اجاره ای در نزدیک حرم مطهر امیرمؤمنان(ع) به مدت سه شب جلوس داشتند و مرحوم والد در هر سه شب شرکت کردند که عکس هایش در کتاب «نهضت امام خمینی» نوشته حجت الاسلام سید حمید روحانی و در فضای مجازی موجود است؛ هنگامی که امام خمینی(ره) در مدرسه حضرت آیت الله بروجردی(ره) نماز جماعت برگزار کردند، پدرم نماز جماعت خود را تعطیل کرده و در نماز جماعت امام راحل شرکت کردند و این اقدام انعکاس و بازتاب خوبی در نجف اشرف داشت.
گاهی مرحوم والد برای زیارت امام رضا(ع) به ایران سفر می کردند و هنگامی که به نجف برمی گشتند، امام خمینی(ره) برای زیارت و دیدار به خانه ما تشریف می آوردند و این ارتباط صمیمانه تا آخر وجود داشت. علاقه ای که بنئه به امام خمینی(ره) داشته و دارم را از پدرم به ارث برده ام و معمولا اگر پدر انسان نسبت به کسی بغض و یا علاقه داشته باشد، این حب و یا بغض به فرزند نیز منتقل می شود.
رابطه میان مرحوم والد ما و امام خمینی(ره) بسیار صمیمانه بود
رابطه میان مرحوم والد ما و امام خمینی(ره) بسیار صمیمانه بود، به عنوان مثال در مراسم شهادت امام زین العابدین(ع) غیر از مجالسی که داشتیم غذا و یا شله زرد تبرکی توزیع می کردیم و پدرم مقداری از آن را در ظرفی قرار می داد و به بنده می فرمود: این ظرف را برای آقا روح الله ببر و بنده نیز از درب اندرونی در می زدم و ایشان شخصاً در را باز می کردند و پس از تقدیر و تشکر آن ها را تحویل می گرفتند.
از زمانی هم که به صورت اجباری از نجف اخراج شده و به شهر مقدس قم آمدیم، اعتقاد بنده به راه حضرت امام(ره) راسخ تر شده بود و به یاد ندارم در دوران خفقان نوار سخنرانی از ایشان منتشر شده باشد، اما من آن را گوش نکرده باشم؛ دوران طاغوت، دوران بسیار سختی بود، زیرا به همراه داشتن نوار سخنرانی امام(ره) یا حمل کردن اعلامیه ای از ایشان، جرم محسوب می شد و اگر نیروهای طاغوتی آن ها را کشف می کردند، رفتار بسیار شدیدی اعمال می کردند، اما علیرغم وجود همه سختی ها بنده مقید بودم که همه سخنرانی ها و نامه های امام خمینی(ره) را تهیه و آن را گوش داده و مطالعه کنم؛ و از هنگامی هم که امام خمینی(ره) به پاریس و سپس به ایران آمدند، یاد ندارم پیام، مصاحبه و یا سخنرانی از ایشان پخش شود، اما بنده آن ها را نشنیده و ندیده باشم.
یادم نمی رود پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، هنگامی که شیطنت ها و توطئه های رژیم بالا گرفته بود و تلاش می کردند میان مردم چنددستگی ایجاد کرده و میان آن ها اختلاف افکنی کنند، اما مردم شریف ایران به خط امام خمینی(ره) اعتقاد راسخ داشتند و فریب دشمن را نمی خوردند.
سعی دشمن برای ایجاد تفرقه میان علما و بیانیه زیرکانه امام خمینی(ره)
دشمنان از طریق اختلاف افکنی میان مراجع و علما و پاره کردن عکس برخی مراجع و انداختن آن به گردن طرفداران حضرت امام سعی می کردند مردم را علیه ایشان بشورانند؛ در این هنگام امام خمینی(ره) بیانیه ای صادر کردند که «حتی اگر دیدید عکس مرا هم پاره کردند، سکوت کنید و کسی حق مقابله و عکس العمل ندارد»؛ ما نیز به مساجد و حسینیه ها می رفتیم و پیام ایشان را قرائت می کردیم.
قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به روستاها و شهرهای مختلف عرب نشین همچون اطراف آبادان و اروندکنار سفر می کردم و با توجه به اینکه به زبان عربی مسلط هستم، پیام و راه امام خمینی(ره) را برای مردم تبیین و ترویج کرده و پرده از چهره فساد رژیم پهلوی بر می داشتم تا مردم بدانند این رژیم ستمگر در چه حدی از فساد و انحطاط قرار دارد که الحمدلله افراد نیز تحت تأثیر قرار می گرفتند و سخنرانی ها و تبلیغاتمان اثرگذار بود.
در آن دوران بازارها در اوج اعتصابات قرار داشتند و بنده برای سخنرانی به مساجد و حسینیه ها می رفتم؛ مثلا در ابرکوه روستا به روستا می رفتم و مردم را نسبت به حرکت انقلاب اسلامی توجیه و آگاه می کردم.
هنگامی که انقلاب اسلامی پیروز شد در زمینه «رفراندوم» به تبلیغ رفتیم و یادم نمی رود که به صورت گروهی به روستاهای اطراف ملایر می رفتیم، تقسیم می شدیم و به تبلیغ می پرداختیم؛ در آن زمان طاغوتیان برخی مردم را فریب داده بودند تا به میدان آمده و اغتشاش ایجاد کنند، بنابراین ما به قسمت های شلوغ و بحرانی می رفتیم و به روشنگری می پرداختیم و با فعالیت ها و سخنرانی زمینه رأی گیری و شرکت مردم در رفراندم را فراهم می کردیم.
همچنین با مطالعه دقیق کتاب «فسلفتنا و اقتصادنا»، در اطراف شازند با کمونیست ها مناظره می کردیم، به نقد مبانی سوسیالیستی می پرداختیم و آن ها را وادار به تسلیم می ساختیم تا دیگر نتوانند میان مردم به تبلیغ و شیطنت بپردازند.
با فعالیت هایی که داشتیم الحمدلله توانستیم زمینه ای فراهم کنیم که مردم حضور چشمگیری در رأی گیری داشته باشند، حتی کسانی را که ناتوان بوده و نمی توانستند برای رأی دادن در صحنه حاضر شوند، در فرغون می گذاشتند و برای رأی دادن به محل رأی گیری می آوردند؛ رأی گیری به خوبی انجام شد و همه این حماسه سازی ها در حالی بود که احتمال حملات تروریستی به رأی دهندگان داده می شد، اما مردم پای کار ایستادند و از دشمن نهراسیدند.
گوشه ای از تلاش خستگی ناپذیر آیت الله طبسی در جریان رفراندوم
یادم هست که تعرفه برای رأی دادن کم آمد، از این رو در هوای بارانی با وانت برای تهیه تعرفه به شهر رفتیم، اما راننده نتوانست ماشین را کنترل کند و از روی پل واژگون شدیم و همانگونه که در حال واژگونی به قعر دره بودیم، ماشین به یک درخت گیر کرد و ما توانستیم جان سالم به در ببریم؛ هنگامی که از ماشین خارج شدیم، بلافاصله سوار ماشینی دیگر شده و برای تهیه تعرفه به شهر رفتیم.
هنگامی هم که جنگ تحمیلی آغاز شد، مبارزه با رژیم بعث و دفاع از میهن اسلامی را وظیفه خود دانستیم و مرحوم والدمان به علت بیماری و ناتوانی نتوانستند در این جنگ شرکت کنند، اما همواره ما را به رفتن به جبهه تشویق کرده و می فرمودند «بروید و دماغ صدام را به خاک بمالید و پرچم جمهوری اسلامی را بر فراز قدس نصب کنید». ما نیز در حد توان خود در جبهه ها شرکت کردیم و در عرصه های تبلیغی در خط مقدم فعالیت داشتیم؛ در عملیات فتح المبین در خط مقدم در شوش بودیم، اما دشمن در آن منطقه عملیاتی، پاتک زده بود و شهیدان بسیاری تقدیم کردیم، ولی مقاومت بسیار خوبی صورت گرفت و توانستیم تعداد بسیاری از متجاوزین را اسیر کنیم؛ در خاطرم هست که یکی از شهدا نصف شده بود، بنده خود را به او رساندم و دیدم که ذکر «یا حسین» بر لب دارد و دانستم که این شهید عزیز امام حسین(ع) را مشاهده کرده و به او گفتم «سلام مرا هم به آقا برسان». او حال خوشی داشت و بالاخره به شهادت رسید.
به هر حال وضعیت بسیار سختی داشتیم و دشمن از 3 جبهه به ما حمله کرده بود و احتمال می رفت خط سقوط کند، اما با یاری خداوند توانستیم مقاومت کنیم؛ همچنین درعملیات کربلای پنج و فتح فاو توفیق حضور داشتم و در قضیه آزادسازی خرمشهر حضور داشتم و همه چیز را از نزدیک مشاهده کردم و از همان روز خودم را موظف می دانستم که در کنار امام خمینی(ره) و آرمان هایش که سبب مطرح شدن تشیع در جهان شد، قرار داشته باشم.
در آن شبی که اعلام کردند حال امام خمینی(ره) مساعد نیست و درخواست دعا کردند، تا صبح خوابمان نمی برد و همواره دعا می کردیم که حالشان خوب شود؛ زمانی هم که حضرت امام(ره) رحلت فرمودند خانه ما یکپارچه گریه بود و خانواده ما بلند بلند گریه می کردند و رحلت ایشان برایمان بسیار سنگین تمام شد.
رسا ـ ارزیابی شما از رهبری حضرت آیت الله خامنه ای در طول دوران انقلاب چیست؟
دشمنان می پنداشتند رهبر انقلاب اسلامی یک فرد عادی است و نمی تواند کشور را اداره کند، از این رو خیال می کردند باز هم می توانند شاه را به کشور بازگردانند؛ دشمن باور نمی کرد که سکاندار این انقلاب تجربه های لازم را برای اداره کشور کسب کرده باشد و همه جهان را بشناسد. حتی در برخی جاها عکس امام خمینی(ره) را بر دیوارها نصب می کردند اما پشت این عکس، عکس شاه را قرار می دادند که اگر ورق برگشت، آن را عوض کنند؛ حتی سربرگ های برخی ادارات طاغوتی بود و باور نمی کردند که انقلاب باقی بماند.
دشمن نمی داند که جایگاه رهبری در انقلاب به منزله حکمفرمایی بر دل ها است
دشمنان، انقلاب اسلامی ما را با انقلاب مصر مقایسه می کردند و می پنداشتند همان بلایی که سر انقلاب مصر آمد، بر سر انقلاب اسلامی ما نیز در می آید، زیرا باور نداشتند که این انقلاب، یک انقلاب الهی بوده و رهبر آن پیش از آن که رهبر انقلاب باشد، مرجع دینی مردم است و ملت ایشان را به عنوان یک شخصیت مقدس می شناختند؛ به بیان دیگر امام خمینی(ره) پیش از آن که رهبر کشور باشد، بر دل ها حکمفرمایی می کردند.
جمهوری اسلامی نه تنها با جنگ تضعیف نشد، بلکه قوت و قدرت بیشتری پیدا کرد
دشمن هنگامی که مشاهده کرد انقلاب اسلامی به سرنوشت انقلاب مصر و نظائر آن دچار نشد، جنگ تحمیلی را به راه انداخت تا از این طریق انقلاب را شکست دهد، اما ملت شریف ایران به دشمنان ثابت کرد که اشتباه می کنند و جمهوری اسلامی نه تنها با جنگ تضعیف نشد، بلکه قوت و قدرت بیشتری پیدا کرد.
بدخواهان اسلام هنگامی که پیروزی ایران در جنگ تحمیلی را مشاهده کردند، همواره می گفتند انقلاب در معرض فروپاشی است و به گونه ای جلوه می دادند که اگر امام خمینی(ره) از دنیا بروند، دیگر انقلابی باقی نخواهد ماند، در حالی که پس از رحلت ایشان شاهد بودیم که خداوند عنایت فرمود و شخصیتی را به انقلاب اسلامی و مردم غیور هدیه داد که با تدابیر حکیمانه و ادامه دادن راه امام(ره) سکاندار انقلاب اسلامی باشند؛ بی تردید رهبر معظم انقلاب هدیه الهی و ذخیره خداوند عزوجل هستند.
برخی در آن روزگار از این جهت که حضرت آیت الله خامنه ای همچون امام خمینی(ره) از نفوذ و شهرت در میان مردم برخوردار نبودند، اعتقاد داشتند که ایشان نمی توانند کشور را اداره کنند، اما دیدیم که به احسن وجه توانستند اداره، مدیریت و رهبری کنند؛ ایشان به گونه ای در کار خود موفق بوده اند که همه دوستان و دشمنان انگشت حیرت به دهان گرفته اند.
در قضیه مبادله اسیران و جنگ خلیج فارس، دشمن به حسب ظاهر با صدام درگیر شد، اما در حقیقت می خواستند ایران را مستأصل کنند، اما رهبر معظم انقلاب به گونه ای در عرصه داخلی و بین المللی رهبری و مدیریت کردند که اسیران ایرانی آزاد شدند و ایران و انقلاب اسلامی حفظ شد.
حمایت حضرت آیت الله وحید خراسانی از رهبر معظم انقلاب
بنده بعد از جنگ خلیج فارس در درس خارج حضرت آیت الله وحید خراسانی که در مسجد اعظم برگزار می شد، حضور داشتم، یکی از شاگردان بلند شد و پس از سخنرانی در محضر ایشان، گفت: به فرمایش استاد اگر تدابیر آن دو بزرگوار - که یکی از آن ها حضرت آیت الله خامنه ای بود- وجود نداشت، کشور و انقلاب از دست می رفت.
رهبر معظم انقلاب با آن سیاست، کیاست و دوراندیشی و هدایتی که داشتند همواره آماج حملات دشمن، کشور را حفظ کرده اند؛ هم اکنون اگر دقت کنیم، بیشتر تبلیغات دشمن برای تخریب رهبری صورت می گیرد، زیرا می دانند که سکاندار انقلاب و کسی که حوادث را قبل از رخداد پیش بینی کرده و سیاست های شیطانیشان را برملا می کند، شخص رهبری است.
ما به وضوح مشاهده کردیم که رهبری در ماجرای سوریه قبل از اقدامات دشمنان، از نقشه های پلیدشان آگاه شدند و با تدابیر حکیمانه خود، آن ها را در خاک سوریه زمین گیر کردند؛ دشمن به سوریه آمده بود تا در آنجا بماند، اما دیدیم که با تدابیر رهبری با ذلت از آن منطقه خارج شدند.
جمهوری اسلامی ایران دشمنان بسیاری داشته و دارد، اما نکته مهم این است که بسیاری از سران آنان اکنون از دنیا رفته اند، ولی جمهوری اسلامی همچنان پابرجا است؛ سعودی ها محاسبه کرده بودند که می توانند یک ساعته آسمان یمن و شش ساعته آسمان ایران را تصرف کنند، اما می بینیم که در ماجرای یمن زمین گیر شده اند و همه این مسائل بخاطر تدابیر حکیمانه رهبری است و ما شک نداریم که حکمت تدابیر ایشان در اثر عنایات و توجهات امام عصر(عج) است.
رهبر معظم انقلاب هدیه الهی و ذخیره خداوند هستند
امروز تدابیر حکیمانه سکاندار انقلاب اسلامی دشمنان را خسته کرده است، زیرا همه شیطنت ها، برنامه ها و نقشه هایشان را خنثی کرده است؛ رهبر معظم انقلاب خلف صالح آن بزرگوار یعنی امام راحل هستند و از این جهت که همچون امام خمینی(ره) از نفوذ و سرشناسی میان مردم برخوردار نبودند، باری به مراتب سنگین تر بر دوش داشتند، اما این بار را به خوبی به دوش کشیدند و کشتی انقلاب را در این دنیای متلاطم حفظ کردند و علیرغم وجود همه مشکلات و سختی ها توانستند این کشتی را به ساحل امن برسانند.
خود حقیر اگر موفق به نماز شب و تهجد بشوم، رهبر معظم انقلاب را به صورت ویژه دعا می کنم تا خداوند ایشان را برای تشیع، اسلام، ایران، محرومان و مستضعفان حفظ کند؛ معتقدم که دیگران نیز باید حساسیت جایگاه رهبر معظم انقلاب را به خوبی درک کنند، زیرا وجود ایشان سرشار از برکت برای انقلاب و میهن اسلامی بوده و زبانم لال خلأ وجود ایشان ثلمه و لطمه ای بزرگ به کشور و تشیع وارد می کند.
از همه مردم عزیز ایران می خواهم دعا کنند تا خداوند رهبر معظم انقلاب را که پرچمدار تشیع، اسلام و مستضعفان هستند، حفظ کند.
رسا ـ مستحضرید که رهبر معظم انقلاب فرمودند حوزه علمیه قم مادر انقلاب اسلامی است، از نظر حضرتعالی حوزه و انقلاب اسلامی چه خدمات متقابلی نسبت به یکدیگر داشته اند؟
انقلاب از حوزه برخاست و خود حضرت امام(ره) نیز یک استاد بزرگ در حوزه بودند و بعد به مقام مرجعیت رسیدند؛ حوزه در سختی ها همواره پشتیبان انقلاب بود، از همین جهت ساواک فشارهای بسیار شدیدی بر حوزه تحمیل می کرد و اساتید بزرگواری همچون حضرت آیت الله فاضل لنکرانی را از قم تبعید کرد تا به خیال خودش بتواند انقلاب را در نطفه خفه کند.
جریان واقعه 15 خرداد و قضیه حمله به فیضیه همه و همه حکایت از آن دارد که حوزه به صورت آگاهانه از انقلاب اسلامی پشتیبانی می کرد؛ وقتی در یک روزنامه به امام خمینی(ره) توهین شد، دروس حوزه تعطیل شده و حوزویان با همه توان وارد عرصه شدند و از امام راحل دفاع کردند و اجازه ندادند دشمن به کارهای ناپسند خود ادامه دهد. بنده در همان روز، صبح زود در حال رفتن به درس بودم و مرحوم آیت الله حائری را دیدم که از بازار در حال بازگشتن بودند، گفتم «آقا این موقع صبح در بازار چه می کردید؟» فرمودند «رفتم به بازاری ها اشاره کنم که به حضرت امام(ره) توهین شده است تا آن ها مغازه های خود را به نشانه اعتراض تعطیل کنند». ایشان یکی از افراد با نفوذ حوزه بودند و از این نفوذ خود در جهت اهداف انقلاب استفاده می کردند.
حوزه های علمیه در جنگ تحمیلی شهدای بسیاری تقدیم انقلاب کرد، اما برخی کم لطفی کردند و هنگامی که آمار شهدای جنگ تحمیلی را از رسانه ها به مردم اعلام کردند، اسمی از شهدای روحانی نبردند؛ یادم هست که آقای سید محمد خاتمی مسؤول ارائه و گزارش آمار بود و آمار شهدای سپاه، ارتش و سایر اقشار را اعلام کرد، اما اسمی از شهدای حوزه و روحانیت نبرد.
روحانیت در عرصه جنگ تحمیلی 40 هزار مجروح و هزاران شهید تقدیم کرد، اما متأسفانه کمتر مطرح شده و مورد توجه قرار می گیرد؛ در هر حال حوزه مقدسه خود را موظف می دانست که پشتیبان انقلاب و نظام اسلامی باشد.
در ابتدای انقلاب، ما خود را موظف می دانستیم که به تبلیغ رفته و به روشنگری در رابطه با انقلاب اسلامی در میان جامعه بپردازیم؛ همچنین طلاب در مرحله به مرحله انقلاب اسلامی برای تبلیغ و تبیین به میان اقشار مختلف جامعه می رفتند، به عنوان مثال هنگامی که قانون اساسی تدوین شد، طلاب به میان مردم در شهرها و روستاهای مختلف رفتند تا این مقوله را برای مردم تبیین کنند.
حوزه های مقدسه همواره مورد غضب حکومت ها بودند و حکومت طاغوت هیچگاه نمی توانست با حوزه علمیه قم کنار بیاید؛ یادم هست هنگامی که می خواستم معافیت تحصیلی بگیرم، قم مورد تأیید حکومت نبود و باید به یزد می رفتم تا در آنجا مهر تأییدیه پای معافیت تحصیلی ام بخورد.
امروز مشاهده می کنیم حوزه های علمیه در بستر انقلاب و نظام اسلامی توسعه و گسترش پیدا کرده است؛ امروز شاهد هستیم که طلاب از صدها کشور مختلف در حوزه علمیه قم مشغول تحصیل هستند و آثار حوزوی، هزاران کتاب، ده ها موسوعه و دایرة المعارفی که امروز موجود است، همه و همه نشأت گرفته از زمینه هایی است که انقلاب اسلامی برای حوزه های علمیه فراهم کرد؛ خدمات انقلاب و نظام اسلامی به حوزه های علمیه کاملاً مشهود است زیرا امروز به برکت انقلاب اسلامی گرایش به تشیع بیشتر شده و ما در مناطق مختلف کشور صدها حوزه علمیه داریم.
مسؤولان نصایح مراجع را قبول کرده و از تاریخ عبرت بگیرند و خیال نکنند که رأی مردم آن ها را در عرض مرجعیت قرار می دهد
مسؤولان خیال نکنند رأی مردم آن ها را در عرض مرجعیت قرار می دهد | قد علم کردن در برابر نظام به سقوط می انجامد
بنده به مسؤولان یک تذکر متواضعانه می دهم و آن هم اینکه حوزه را از خود دانسته، نصایح مراجع را قبول کرده و از تاریخ عبرت بگیرند و خیال نکنند که رأی مردم آن ها را در عرض مرجعیت قرار می دهد؛ مسؤولان باید به سخنان مراجع بزرگوار تقلید گوش فرا دهند و از اظهار نظر در برابر نظرات فقها و مراجع تقلید خودداری کنند.
مسؤولان نباید اظهارات خلاف نظر مراجع تقلید داشته باشند و سپس اظهارات خود را توجیه کنند؛ کسانی که در جامعه اسلامی مسؤولیت دارند بدانند که مقابله با حوزه لطمه ای به حوزه و نظام وارد نمی کند، بلکه این خودشان هستند که در اثر مقابله با مرجعیت سقوط خواهند کرد؛ یک مسؤول نباید بپندارد حال که به مسؤولیت رسیده می تواند در برابر نظام و حوزه قد علم کرده و خیال کند همه کاره مملکت است و می تواند در هر زمینه ای اظهار نظر کند؛ بدون شک اگر مسؤولی این روال را در پیش بگیرد زمینه سقوط خودش را فراهم آورده است.
رسا ـ رهبر معظم انقلاب در دیدار با مردم قم هشدار دادند که بزرگان و مردم قم باید هوشیار باشند، چراکه دست های خائنی فعال است که از حوزه و شهر مقدس قم انقلاب زدایی کرده و هویت دینی و فرهنگی مردم قم را دچار خدشه کند، حضرتعالی این خطر را در چه حدی می دانید و وظیفه علما و مردم در مقابله با اینگونه جریانات را چگونه ارزیابی می کنید؟
پدیده نفوذ در میان حوزویان و مردم انقلابی را نمی توان انکار کرد؛ در زندگینامه حضرت آیت الله خوانساری می خواندم که وقتی ایشان را در جریانات اشغال عراق و توطئه انگلیسی ها به جزیره هنگام تبعید کردند، شخصی برای محاکمه ایشان آمد و به او گفت «مرا می شناسی؟» و پس از اینکه عینک آفتابی خود را از روی چشم برداشت، آیت الله خوانساری وی را شناخت و به او گفت «تو هم کلاسی و هم حجره ای من در حوزه بودی». بنابراین پدیده نفوذ از ابتدا در حوزه های علمیه وجود داشت.
مرحوم آیت الله قرشی به خود بنده فرمود «رییس سازمان امنیت صدام در نجف اشرف 10 سال به صورت نفوذی طلبه حوزه علمیه قم بود»؛ این شخص غیر شیعه بود، اما خودش را شیعه جلوه داده بود و با طلبه شدن در حوزه علمیه قم به جمع آوری اطلاعات از بیوت مراجع و علما پرداخته و سه تا سی دی تهیه کرده و به صدام تحویل داده بود.
«نفوذ» و «سکولاریسم» حوزه را تهدید می کند
در کنار خطر نفوذی ها، عده ای هم در حوزه هستند که دین را از سیاست جدا می دانند و معتقدند که فقیه ولایت ندارد و بر این باورند که روحانیت باید به درس و بحث خود پرداخته و کاری به مسائل سیاسی و روز جامعه و جهان نداشته باشد؛ باید در نظر داشت که هر دوی آن ها یعنی «نفوذ» «سکولاریسم» خطرناک است.
امروز همه دشمنان نسبت به قدرت و اقتدار شیعیان آگاهی دارند و اگر خدایی نکرده از مواضع انقلابی خود عقب نشینی کنیم، آمریکایی ها کشورمان را از بین خواهند برد.
اگر روزی دشمن به خاطر احساس بی مسؤولیتی برخی از روحانیون بر ما مسلط شود، اثری از نظام دینی باقی نخواهد گذاشت
امروز دشمن به خوبی نسبت به قدرت تشیع آگاهی و شناخت دارد؛ به عنوان مثال هنگامی که انگلیسی ها با مقاومت شیعیان عراق مواجه شدند گفتند «عراق افعی است و سر افعی نیز در نجف قرار دارد و ما باید نجف را مورد هدف قرار دهیم»، این کار را هم کردند؛ امروز نیز دشمنان به خوبی می دانند که همه قدرت تشیع در حوزه علمیه و مرجعیت قرار دارد، بنابراین اگر روزی دشمن به خاطر احساس بی مسؤولیتی برخی از روحانیون بر ما مسلط شود، اثری از نظام دینی باقی نخواهد گذاشت؛ تردیدی نداریم که اگر دشمن بر کشور مسلط شود، حتی به کسانی که دین را از سیاست جدا می دانند نیز اجازه نخواهد داد به کار خود ادامه دهند. دیدیم صدام در دوران حاکمیت چه بلایی بر سر حوزه آورد و چقدر از علما را به شهادت رساند.
کسانی که دین را از سیاست جدا می دانند از تاریخ عبرت بگیرند و بدانند که مگر آن علما و روحانیونی که صدام آن ها را اعدام کرد، سیاسی بودند؟ همه باید بدانند که دشمن از وجود عمامه و روحانیت می هراسد و از «قال الصادق(ع)» و «قال الباقر(ع)» احساس خطر می کند.
لااقل اگر از نظام حمایت نمی کنید، آن را تضعیف نکنید
البته ناگفته نماند که ممکن است برخی نیت سوء نداشته باشند و بر اساس اعتقادشان دین را از سیاست جدا بدانند و فهمشان در همین حد است؛ گاهی با اینگونه افراد که مواجه می شوم می گویم «شما الان خودتان را در مقابل نظام قرار می دهید و و نظام را تضعیف می کنید، اما وقتی خدای نخواسته نظام کنار رفت، گوشه نشینی کرده و می گویید باید تقیه کنیم، خب الان تقیه کنید و نظام را تضعیف نکنید، بروید کنار تا مسؤولان کار خودشان را انجام دهند، لااقل اگر از نظام حمایت نمی کنید، آن را تضعیف نکنید و علیه آن فضاسازی نکنید».
امروز کسانی که بر سر سفره نظام اسلامی نشسته اند، نباید به دنبال عیب جویی از آن بوده و ضعف هایش را بزرگنمایی کنند؛ افرادی که از نظام عیب جویی کرده و ضعف های آن را بزرگنمایی می کنند، مگر در خانه خودشان مشکل و یا ضعفی ندارند؟ می توانند به گونه ای مدیریت کنند که در خانه خودشان هیچ مشکلی پدیدار نشود؟ قطعاً در هر خانه ای مشکلاتی هم وجود دارد، اما نباید آن ضعف ها برای همه بیان شده و اسباب تضعیف نظام خانواده فراهم شود.
همه باید باور کنند که اداره یک کشور آسان نیست، به ویژه اینکه امروز دشمن نقاط قوت ما را فهمیده و درصدد تضعیف آن ها هستند؛ متأسفانه عده ای از روی غرض و برخی از روی ساده اندیشی و ساده لوحی نقش سرباز دشمن را بازی می کنند و باید گفت که همه آسیب هایی که تا کنون دیده ایم، از سوی همین جماعت ساده اندیش متوجه ما شده است. البته در صدد توجیه خلافها و اشتباهات بعضی از مسئولین نیستیم و دعا می کنیم خداوند این سنخ افراد را هدایت و یا نابود کند.
رسا ـ مهم ترین وظیفه روحانیت انقلابی در گام دوم انقلاب اسلامی را چه می دانید؟
قطعاً مهم ترین وظیفه روحانیت حفظ نظام اسلامی است؛ به عنوان مثال حکومت صفوی، حکومت فاسدی بود، اما از آن جهت که خدماتی به اسلام و تشیع انجام داده بود، از سوی بزرگان دینی حمایت می شد؛ هنگامی که این حکومت فروپاشید، علمای ما نیز مجبور به هجرت به سرزمین هایی همچون هندوستان شدند؛ بنابراین حال که نظام جمهوری اسلامی با همه توان از دین حمایت می کند، باید از سوی علما و بزرگان حوزه به صورت جدی حمایت شود، زیرا اگر این نظام نباشد، حوزه نیز جایگاه خود را از دست خواهد داد.
دفاع از نظام به منزله دفاع از عملکردهای نادرست برخی مسؤولان نیست
البته ناگفته نماند که دفاع از نظام به منزله دفاع از عملکردهای نادرست برخی مسؤولان نیست، زیرا حوزه باید نسبت به کارهای نادرست دولتمردان انتقاد سازنده داشته باشد؛ حوزه باید از اصل نظام با همه توان خود حمایت کند.
حوزه برای حفظ خودش هم که شده باید از نظام اسلامی دفاع کند، زیرا فکر و تصور نبودن این نظام مقدس آینده شیعیان و مسلمانان را وارد تاریکی و می کند
حوزه برای حفظ خودش هم که شده باید از نظام اسلامی دفاع کند، زیرا فکر و تصور نبودن این نظام مقدس هم برای ما سخت است، چه برسد به عدم وجود آن که قطعاً حوزه را با چالش جدی مواجه کرده و آینده و سرنوشت شیعیان و مسلمانان را وارد تاریکی و ظلمت می کند، بنابراین اگر ما ادعا داریم دلسوز شیعیان و مسلمانان هستیم، باید از این نظام مقدس دفاع کنیم.
روحانیت برای حفظ حوزه هم که شده باید از نظام دفاع کند؛ البته باز هم تأکید می کنم که دفاع و حمایت از نظام به منزله دفاع از عملکرد اختلاس کنندگان پست و فرومایه و برخی مسؤولان بی مسؤولیت نیست و باید میان آن ها تفاوت قائل شد؛ امروز ما باید از نظام دفاع کرده و نسبت به ضعف و سوء مدیریت ها روشنگری کنیم.
رسا ـ با توجه به اینکه دشمنان و برخی افراد در داخل کشور در پی القای «ناکارآمدی حکومت تحت مدیریت ولایت فقیه» هستند، نظر شما در این باره چیست؟ آیا مشکلات امروز به مدیریت ولی فقیه باز می گردد؟
امروز باید دانست که در جنگ اقتصادی قرار داریم و از طرفی هم برخی مسؤولان ما بی مسؤولیت بوده، عملکرد مناسب و درستی ندارند و وظیفه خود را به خوبی نمی دانند؛ همه این مسائل دست به دست همدیگر داده و مشکلات امروزی را به وجود آورده اند.
امروز دستگاه دولتی برخی افرادی را که سابقه خوبی ندارند مسؤول بخش های مختلف دولتی قرار می دهد که متأسفانه همین موضوع سبب شده تا اختلاس ها و حقوق های نجومی و ناهماهنگی ها و نارضایتی ها پدیدار شود؛ امروز مردم کشور توانایی تحصیل خرج روزمره خودشان را ندارند، اما متأسفانه برخی افراد خائن 3 هزار میلیارد اختلاس کرده و از کشور فرار می کنند.
از سویی دیگر نیز دشمن در فضای مجازی در پی القای ناکارآمدی نظام است و همه این مسائل سبب می شود تا بعضی از مردم گمان کنند نظام ما ناکارآمد است. البته حساب نظام از حساب بعضی مسؤولان نالایق و بی عرضه جداست. چون نسل جدید معمولا از مشکلات و نابسامانی ها و گرفتاری های دوران رژیم سابق بی اطلاع است.
روحانیت برای مقابله با القائات دشمن باید به فضای مجازی ورودی فعالانه داشته باشد
امروز روحانیت برای مقابله با القائات دشمن باید به فضای مجازی ورودی فعالانه داشته باشد و در راستای خدمات نظام روشنگری کند؛ باید میان روزگار پیش از انقلاب با روزگار پس از انقلاب مقایسه ای صورت گیرد تا همه مردم بدانند در آن روزگار کجا قرار داشتیم و امروز به کجا رسیده ایم و دستاوردهای بسیار بزرگی کسب کرده ایم.
البته معایب، گرفتاری ها و مشکلات بسیاری در جامعه وجود دارد، اما در عین حال نباید نسبت به نقاط مثبت انقلاب و نظام اسلامی غافل شد.
مردم باید بدانند که در دوران شاه ذخایر نفتی و گازی کشور عاید کشورهای بیگانه می شد، اما امروز این ذخایر عظیم نصیب مردم خودمان می شود و ما باید از نظام خود قدردانی کنیم.
اگر رژیم طاغوت باقی می ماند، امروز ایرانی نداشتیم
بدون شک اگر رژیم شاه باقی می ماند، ما امروز ایرانی نداشتیم، زیرا این رژیم سفاک سایر شهرها و استان های این مملکت را همچون بحرین می بخشید و از دست می داد و دیگر ایرانی باقی نمی ماند؛ امروز باید نقاط قوت انقلاب و نقاط ضعف رژیم فاسد ستمشاهی را برای مردم تبیین کنیم تا خدمات و دستاوردهای انقلاب را دریابند.
کسانی در رأس امور کشور قرار بگیرند که «مسؤول» باشند، نه جناحی!
امروز باید کسانی در رأس امور کشور قرار بگیرند که «مسؤول» باشند و برای ملت کار کنند، نه جناحی؛ ما گرفتار جناح گرایی شده ایم و منطق مسؤولان جناحی نیز این است که می گویند «فلان شخص چون با جناح ما است، باید سر کار باشد اگرچه کارآمدی لازم را نداشته باشد و فلان شخص چون جزء جناح ما نیست، باید برود اگرچه فردی پرکار و پرتلاش باشد».
مسؤولان ما باید تفکر خود را فراجناحی و فراحزبی کنند تا بتوانند اهداف انقلاب را پیش ببرند و بدانند که انقلاب اسلامی اختصاص به یک حزب خاص ندارد، بلکه همه حزب ها باید در کنار همدیگر برای اعتلای ایران تلاش داشته باشند.
امروز مسؤولان باید جلوی اختلاس ها را بگیرند، زیرا این امور ، ملت را از انقلاب و نظام مأیوس می سازد؛ همچنین باید برای خدمت به مردم تلاش کرده و اقدامات خودشان را نیز برای جامعه تبیین کنند و اشتباه ها و ناکارآمدی های خود را به گردن رهبری و مراجع تقلید نیندازند، بلکه اگر احساس می کنند ناکارآمد هستند از پست و سمت خود کناره گیری کنند.
رسا ـ در پایان اگر توصیه ای به مسؤولان دارید، بفرمایید.
مسؤولان قدر مردم را بدانند، برای آن ها کار کرده، جناح گرایی را کنار بگذارند و اگر نمی توانند کارآمدی داشته باشند از جایگاه خود کناره گیری کنند؛ امروز افراد توانا، با غیرت و با شرافت بسیاری در جامعه وجود دارند که می توانند بسیار بهتر از بعضی مسؤولان حاضر به مردم خدمت کنند. مسؤولان باید مردم را به حساب بیاورند، زیرا این انقلاب مرهون حضور مردم است و همواره به گونه ای رفتار کنند که امام زمان(عج) از کار آن ها راضی باشند.
رسا ـ با تشکر از این که وقت ارزشمندتان را در اختیار خبرگزاری رسا قرار دادید.
بنده هم از شما عزیزان تشکر می کنم و توفیقات روزافزون را برای شما از درگاه خداوند خواستارم./841/گ401/ق
گفت وگو از: محمد قمین و حسین ثالث مؤید
"فرغان" یا "چرخ دستی"
اما خداوند آنها را از جاییکه گمان نمیکنند ، رسوا کرده و عذابی خوارکننده خواهد داد